پیوست شماره 1: نمودار منطق و الگوی طراحی و تدوین برنامه درسی و تربیتی تراز انقلاب اسلامی
برای مشخص نمودن رابطه ساختاری و ارگانیکی اسناد تحول بنیادین با طراحی و تدوین برنامه درسی و تربیتی نیاز به الگوی عملیاتی است. این منطق و الگو، طرحواره مفهومی ناظر به تبیین و توضیح چیستی، چرایی و چگونگی طراحی و تدوین برنامه درسی و تربیتی است که با ویژگیها و مقتضیات نظام مطلوب متناسب و سازگار است. این نقشه هندسی طوری صورتبندی شده است که گامهای مشخص و قابل انجام و ارزیابی را دربرگرفته و پیشرفت در آن را میتوان مورد داوری قرارداد.
پیوست شماره 2: فصل دوم طرح اساسی: اهداف کلان، مأموریت و سیاستها
اهداف کلان:
- کمک به تربیت دانشآموزان و پرورش کادر موردنیاز گام دوم انقلاب اسلامی
- کمک به تحقق نظام تعلیموتربیت تراز انقلاب اسلامی مبتنی بر مبانی و اندیشههای امامین انقلاب اسلامی و اسناد بالادستی
اهداف اصلی:
- ایجاد مدارس الگو (صالح) و الهامبخشی به مدارس انقلابی در تعلیموتربیت دانشآموزان تراز انقلاب اسلامی
- طراحی و تدوین برنامه درسی و تربیتی و تولید محتوای مناسب و کارآمد برای تعلیموتربیت دانشآموزان مبتنی بر تدابیر امامین انقلاب اسلامی و سند تحول بنیادین آموزشوپرورش.
- جریانسازی مستمر و پایدار تعلیموتربیت تراز انقلاب اسلامی با حمایت محتوایی و زیرساختی از مدارس انقلابی و ایجاد جبهه دغدغهمند در عرصه تعلیموتربیت دانشآموزان.
مأموریت:
کمک مستمر به وزارت آموزشوپرورش در امر تعلیموتربیت دانشآموزان بر مبنای سند تحول بنیادین آموزشوپرورش، گسترش مدارس الگو «صالح» دولتی و غیردولتی، حمایت محتوایی و زیرساختی از مدارس انقلابی و تشکیل جبهة دغدغهمند انقلابی در عرصه تعلیموتربیت، برای دستیابی بهنظام تعلیموتربیت تراز انقلاب اسلامی و تربیت نیروی انسانی مؤثر برای حفظ و استمرار دستاوردها در چهلساله دوم انقلاب اسلامی با استفاده از کلیه ظرفیتهای حقوقی، حقیقی و فضای مجازی اقدام نماید.
سیاستها:
- استقرار ساختار و سازوکاری چابک، کارآمد و باثبات در تمام سطوح
- تولید محتوای تعلیموتربیت فاخر و مستمر
- ساماندهی و حمایت محتوایی و زیرساختی از مجموعههای انقلابی فعال در عرصه تعلیموتربیت
- حداقل تصدیگری و اولویت رویکرد حمایت و راهبری
- توجه اساسی و مستمر به ایجاد، معرفی و ترویج الگوی مدارس صالح (مدرسه زندگی) بر اساس آمایش سرزمینی و جغرافیای انسانی
- کمک محتوایی و کیفیتبخشی به تعلیموتربیت دانشآموزان در مدارس ردههای نیروهای مسلح
- ایفای نقش حمایتی، تسهیلگر و الهامبخش برای فعالیتهای خودجوش و فراگیر مردمی درد عرصه تعلیموتربیت
- تقویت و گسترش حضور و نقش مؤثر مردم (خانوادهها، خیرین، معلمان، مدیران و مجموعههای همسو) در حوزه تعلیموتربیت
- گسترش عدالت آموزشی برای دانشآموزان طبقه متوسط و مستضعف جامعه
پیوست شماره 3: راهبرد دوم طرح اساسی سازمان مدارس الگوی صالح
برنامه درسی، تربیتی و محتوای آن باید برمبنای مفاهیم اسلام ناب و مبانی انقلاب به ویژه فرهنگ ایثار، شهادت و دفاع مقدس، مشی انقلابی ونیازها و ضرورتهای روز مبتنی بر اصول و ارزشهای اساسی و بر اساس اسناد بالادستی به ویژه، سند تحول بنیادین و برنامه درسی ملی، اصلاح و به روزرسانی شود.
برای این مهم پژوهشکده و اندیشکده تعلیم و تربیت تراز انقلاب اسلامی برای تولید محتوا و طرحریزی آموزشی و تربیتی دانشآموزان راهاندازی و با بهرهگیری از اندیشمندان صاحب نظر در حوزه تعلیم و تربیت و ظرفیتهای علمی دانشگاهی، حوزوی، پژوهشگاههای موجود کشور مأموریت خود را سامان خواهد بخشید.
این مرکز تلاش خواهد نمود، با به کارگیری افراد توانمند، متخصص، متعهد و انقلابی طی یک بازه زمانی مشخص، محتوای کتاب های درسی را تدوین و پس از اجرای آزمایشی و اخذ تأییدیههای لازم از مراجع ذیربط، آنها را برای اجرا در سراسر کشور تقدیم نماید.
پیوست شماره 4: اصول حاکم بر طراحی و تدوین برنامه درسی و تربیتی تراز انقلاب اسلامی
اصول زیر بایستگیهایی است که بهصورت هماهنگ، متوازن، یکپارچه و درهمتنیده در جریان و فرایند طراحی و تدوین برنامه درسی و تربیتی باهدف اتقان، استحکام و اعتبار محصول رعایت خواهد شد:
- اصل اصالت و اعتبار: مبتنی و بر اساس دیدگاههای امام خمینی v و مقام معظم رهبری مدظله العالی و متفکرین انقلاب اسلامی، سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزشوپرورش کشور، مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیموتربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران، برنامه درسی ملی، بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی خواهد بود.
- اصل پژوهش و نوآوری: بهرهمندی از دستاوردها و یافتههای معتبر علمی و پژوهشی، مطالعات تطبیقی و کسب تجربیات اصیل و موفق داخلی و خارجی باتکیهبر آسیبشناسی، نیازسنجی آموزشی و بومیسازی در راستای تحقق تحولات نوآورانه و اثربخش در نظام آموزشی است.
- اصل آیندهنگاری: مجموعه تلاشهای نظاممند، مشارکتی که با استفاده از تجزیهوتحلیل منابع، الگوها و عوامل تغییر و یا ثبات و گردآورنده ادراکات آینده، به تجسم و ساخت آیندههای بالقوه و برنامهریزی برای اتخاذ تصمیمهای روزآمد و بسیج اطلاعات مشترک در راستای تحقق تمدن نوین اسلامی میپردازد.
- اصل تعاون و مشارکت: تعامل، تبادل نظر، مشورت و استفاده مؤثر از خرد جمعی (همافزایی) و مشارکت افراد، گروهها و نهادهای ذینفع، ذیربط و ذیصلاح و تجربههای موفق ملی و جهانی با شیوههای علمی، کارشناسی و اثربخش باید صورت پذیرد.
- اصل جامعنگری و اعتدال: در اجرای این طرح باید به موقعیت، ظرفیتها، تواناییها، علایق، نیازها، استعدادهای فطری الهی و تمامی ابعاد، ارتباطات و ارزشهای کرامت انسانی مشترک و اختصاصی در سطوح جامعه (محلی، منطقهای، ملی و جهانی)، عناصر، عرصهها، دورهها، پایهها، مراحل و ارکان تعلیموتربیت اسلامی و تفاوتهای ناشی از محیط زندگی (شهری، روستایی، عشایری، فرهنگی و جغرافیایی) جنسیتی و فردی (عادی، ویژه و استعدادهای درخشان) متربیان و مربیان، بهگونهای جامع، متعادل و رو به تعالی و پیشرفت توجه شود.
- اصل سنخیت: قالبها، روشها، فرایندها و بسترهای اجرای طرح و طراحی موقعیتها و تنوع محیطها و فضاهای تربیت و یادگیری و توزیع زمان رسمی، همگون و هم سنخ اهداف این طرح و شایستگیهای مصرح در اسناد تحولی بهویژه برنامه درسی ملی باشد.
- اصل وحدت و یکپارچگی: اهداف، عناصر، محتوا و فرایند طرح باید ضمن برخوردار بودن از نظم، منطق، جهتگیری، پیوستگی، پویایی، یکپارچگی، انعطاف؛ از هماهنگی، سازگاری و همافزایی درونی و بیرونی با خصوصیات فطرت توحیدی متربیان برخوردار باشد.
- اصل عقلانیت و پیشرفت: مبتنی بر مبانی اسلام ناب محمدی k، دوری از تحجر، جزماندیشی، تعصبهای بیجا، شعارزدگی، شتابزدگی، سطحی اندیشی، ظاهرگرایی، قومی گرایی، عوامزدگی، خرافهگرایی، افراطوتفریط مورد تأکید است و باید از یافتهها، راهها، ابزارها و فناوریها نو، مؤثر، پیشرفته، پویا، متعادل، واقعبینانه، آرمانگرا، متوازن، مفید و کارآمد، استفاده گردد.
- اصل تناسب: طرح تربیت تحولی و عناصر وابسته به آن نظیر محتوا، روش، محیط و توزیع زمان رسمی تربیت و یادگیری (کلاس، کلاس آزاد، مهارت و کار، کار و تولید و رسانه و فضای مجازی) باید با پرهیز از افراطوتفریط، به طور متوازن و متناسب باهویت، گرانیگاه و رسالت و تحقق اهداف دوره های تحصیلی اجرا گردد.
- اصل جذابیت: اجرای این طرح باتوجهبه دانشهای روز، فناوریهای نوین و رعایت اصول فنی و هنری و زیباشناسی متناسب با ویژگیهای مخاطبان بهخصوص رعایت برانگیزانندگی و نشاطآوری اجرا شود، بهگونهای که موجبات کسالت و خستگی روحی و جسمی مخاطبان را فراهم نکند، بلکه موجب برانگیزی حس کنجکاوی، شوقوذوق فراگیران به استفاده و بهرهمندی از آن گردد.
- اصل عینیت و کاربردیبودن: فرایندها، عناصر، عرصهها، ارتباطات، مفاهیم، روشها و محتوای این طرح باید برای مخاطبان، مجریان، حامیان و کاربران مختلف ضمن ایجاد زمینه برای تعالی و ارتقای شایستگیها، دارای وضوح، معناداری، قابلفهم و درک، مفید و برای حل مسائل جامعه راهحل داشته باشد.
- اصل کانون اثر: به نقش مؤثر مدرسه و خانواده بهعنوان کانونهای اصلی تحقق اهداف در متن زندگی پاک و پسندیده (حیات طیبه) توجه گردد.
- اصل کیفیت: بهمنظور دستیابی به پیشرفت و بهترین حالت ممکن در اجرای الگوی تربیت کوثری است که در نتیجه سلسله اقدامات و عملیات مشخصی برای تحقق اهداف در زمانی خاص صورت میگیرد.
- اصل ارزشیابی: اعتبارسنجی، کنترل، نظارت، پایش و ارزیابی مرحلهای، مستمر و نهایی از فرایند، فراوردهها و شایستگیهای خروجی حاصل از اجرای هر مرحله از الگوی تربیت کوثری صورت میپذیرد و بر اساس نتایج آن، در صورت نیاز، بازنگری، اصلاح و کیفیتبخشی انجام خواهد شد.
پیوست شماره 5: مهمترین چرخشهای تحولآفرین از وضع موجود به وضع مطلوب
- چرخش تحولآفرین یک: از نهادی آموزشی به نهاد فرهنگی – اجتماعی و مولد سرمایه انسانی
نهاد آموزشی اشاره به مدرسه و دانشگاه دارد و نهادهای فرهنگی و اجتماعی اشاره به خانواده، مساجد، انجمنهای خیریه، انجمنها و مؤسسات فرهنگی در حوزه علوم و فنون و هنر، آموزشگاههای ارائهدهنده خدمات تربیتی، انجمنهای علمی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، سازمان تبلیغات اسلامی، رسانهها، شبکههای ارتباط ملی، حوزههای علمیه، مطبوعات، مراکز هنرهای نمایشی و مراکز فرهنگی، نظام آموزش فنی و حرفهای، سازمانهای مردمنهاد هلالاحمر، بسیج و انجمنهای اسلامی دارد. منظور از چرخش تحولی این نیست که وظیفه مدارس به این نهادها واگذار شود؛ بلکه منظور هماهنگی و همسویی این مراکز برای تحقق اهداف مدارس، بهعنوان یک وظیفه مکمل است.
- نمونهای از دلالتهای تربیتی آن
تقویت اهداف دورههای تحصیلی، شایستگیهای پایه و اهداف برنامههای درسی و تربیتی باتوجهبه رسالت رسانهها (مجلات، روزنامهها، صداوسیما، سینما و شبکههای خبری مختلف) از وظایف نهادهای فرهنگی و مولد سرمایه انسانی است. این مراکز از طریق تولید اطلاعات تکمیلی برای مدارس و اتخاذ رویکرد اصلاحگرایانه میتوانند ضمن دنبالکردن اهداف خود، اهداف مدارس را نیز تقویت کنند.
- چرخش تحولآفرین دو: از کنترل بیرونی و ایجاد محدودیت، به خویشتن بانی (تقوا)، ارزشمداری عقلانی و مسئولیتپذیری
روانشناسان بر این عقیده هستند که دو نوع منبع کنترل بر رفتار وجود دارد: 1) طرفداران کنترل بیرونی که بر این باور هستند که شانس، دست سرنوشت و تقدیر، یا نیروهای خارج از ارادة فرد، بر وقایع زندگی سایه انداخته و یا مسیر رخدادها را تعیین میکند.
2)افراد معتقد به کنترل درونی، این افراد معتقد هستند که خود فرد مسئول رویدادهایی است که در زندگیاش رخ میدهد. افراد با کنترل درونی از سطح بیشتری از انگیزه برای دستیابی به موفقیت برخوردارند.
توجه به این نکته ضروری است که منبع کنترل یک پیوستار است. هیچکس منبع کنترل ۱۰۰ درصد بیرونی یا درونی ندارد. اکثر انسانها جایی در دوسر این پیوستگی و بین دو حد قرار میگیرند.
نظریه دیگری از کنترل وجود دارد که ترکیبی است از نوع نگاه افراد معتقد به کنترل بیرونی و دیدگاه کنترل درونی است. افرادی با این نگاه جدید افراد دو کانونی نامیده میشوند. افراد دو کانونی با برخورداری از ترکیب متوازن از دیدگاههای درونی و بیرونی، برخورد سازندهتری با رویدادهای استرسزا و همچنین مقابله بهتری با موقعیت های مختلف زندگی دارند. این افراد همزمان میتوانند مسئولیت خود را در نتایج اعمال خود بپذیرند، درحالیکه قادر به تکیه بر منابع بیرونی نیز هستند.
- نمونهای از دلالتهای تربیتی آن
توجه به عامل درونی برای مثال:
- دانشآموز بهجای اینکه خود را بهعنوان یک تماشاگر منفعل فرض کند که در جریان زندگی به اقداماتی فکر کند که میتواند بر نتیجه عمل تأثیرمثبت بگذارد (دوره های متوسطه)
- دانشآموز یاد بگیرد که رفتار خود را پایش و مورد ارزیابی قرار دهد (کلیه دورههای تحصیلی)
توجه به عامل بیرونی:
- آشناکردن دانشآموزان با سیره زندگی، شرححال انسانهای باتقوا و عبرتگیری در خصوص رعایت نتایج تقوا در زندگی
- چرخش تحولآفرین سه: از انحصارگرایی در تربیت به مشارکت و مسئولیتپذیری ارکان و عوامل سهیم و مؤثر
انحصارگرایی در برابر شمولگرایی قرار دارد. انحصارگرایی در تربیت اشاره به این دارد که مسئول تربیت دانشآموزان فقط نهادی به نام مدرسه است و محتوای برنامه درسی و تربیتی در صورتی رسمیت دارد که مورد تأیید مقامات دولتی قرار گیرد؛ و منظور از شمولگرایی این است که نهادهای مختلف ازجمله خانواده، نهادهای تربیتی، فرهنگی، انجمنهای علمی، مراکز فنی و حرفهای، رسانهها (روزنامهها، مجلات، کتابها، صداوسیما) و غیره در تربیت دانشآموزان باید وظایفی را بر عهده گیرند و برای تحقق رشد همه جانبه دانش آموزان، اهداف تمام ساحتی تربیت و دورههای تحصیلی به مدارس کمک کنند.
- نمونهای از دلالتهای تربیتی آن
- مشارکت نمایندگان کلیه نهادهای ذیسهم در برنامهریزی درسی و تربیتی و در اجرا بخصوص برای کلیه دورههای تحصیلی به نحو مطلوب شکل دهیم و بتوانیم مدرسه را تقویت کنیم.
- چرخش تحولآفرین چهار: از یکساننگری و تولید انبوه به پذیرش تنوع و تکثر در چارچوب نظام معیار اسلامی
یکساننگری به تعلیموتربیت از یکساننگری به دانشآموزان ناشی میشود. در این نگاه مفروض این است که تفاوتی بین دانشآموزان به لحاظ هوش و استعداد تحصیلی، محیط اجتماعی و فرهنگی، و محیط جغرافیایی وجود ندارد. نگاه کارخانهای به مدرسه، موجب تربیت انسانهای یکسان میشود. در این طرز تفکر آدمهای متفاوت تحمل نمیشود. به اعتقاد برخی از صاحبنظران این طرز تفکر میتواند باعث مرگ مدرسه شود. یکساننگری به افراد و تعلیموتربیت نقد و انتقاد را تحمل نمیکند، اگر هم دریافت کند بخشی از آن را بهصورت گزینشی موردتوجه قرار میدهد. تعبیر نادرست از تعلیموتربیت و عدم درک درست از گذشته مانع از آن میشود که بتوانیم آینده را به نحو مطلوب شکل دهیم و بتوانیم مدرسه را تقویت کنیم.
- نمونهای از دلالتهای تربیتی آن
- توجه برنامهریزان درسی و تربیتی به تفاوتهای فردی و استعدادها و قابلیت ها، محیط اجتماعی، فرهنگی، جغرافیایی و اقتصادی دانشآموزان
- توجه به تفاوتهای فردی در نیازها و علایق دانشآموزان و سبکهای یادگیری مختلف
- چرخش تحولآفرین پنج: از نگاه تجزیهای و تفکیکی به نگاه یکپارچهنگر و تلفیقی به هویت انسان در تمام ابعاد و ساحتهای تربیت
انسان موجودی مرکب از جسم و روح است. انسان از دو حقیقت بیگانه یعنی جسم و روح ترکیب نشده، بلکه بین روح و جسم ارتباط محکمی وجود دارد و هر دو از یکدیگر تأثیر میپذیرند. البته حقیقت انسان همان روح است که امری غیرمادی است. بدین لحاظ تربیت جسمانی و معنوی هر دو باهم و در کنار هم و بهموازات هم باید موردتوجه قرار گیرد.
از سوی دیگر انسان موجودی چندبعدی و درعینحال یکپارچه و واحد است. تکاپو و تعالی وجودی آدمی مستلزم تحول فرد در تمامی ابعاد وجودی اوست؛ بنابراین تکوین و تعالی تمام جنبههای هویت آدمی (ملازم با شکوفایی فطرت و رشد همهجانبه استعدادهای طبیعی) مستلزم شکلگیری و پیشرفت مداوم جامعه صالح و توجه به همه شئون حیات طیبه در ابعاد فردی و جمعی است که به منزله مقاصدی مکمل در جهت تحقق غایت تربیت و به شکل همهجانبه منظور شده است.
- نمونهای از دلالتهای تربیتی آن
- پرورش همزمان تربیت جسمانی و معنوی
- تعالیبخشی به همه ابعاد هویت فردی، خانوادگی، و یا هویت ملی در ابعاد اسلامی، ایرانی و انقلابی
- تربیت همزمان همه جانبه و تمام ساحتی، متناسب با رشد سنی و عقلی فراگیر.
- چرخش تحولآفرین شش: از دانشآموز منفعل در کلاس درس به متربی فعال در محیطهای تربیتی
یادگیری انفعالی یا (سنتی) نوعی از یادگیری است که در آن یادگیری از طریق گوشدادن به توضیحات معلم، عدم خودانگیختگی یادگیرندگان و پذیرش اطلاعات بدون تحلیل و نقد، مشاهده کارهای عملی، و مطالعه یک مسئله حلشده، انجام میشود. در حالت انفعال، یادگیری در پایینترین سطح اتفاق میافتد. روشهای متداول آموزشی ازجمله سخنرانی که بهعنوان روش غالب در نظام آموزشی به کار میرود، سبب گسترش سبک انفعالی شده است که مطابق با آن بحث و نقادی به معنای واقع آن در کلاسها نادیده گرفته میشود. در ادامه برخی از شیوه های ایجاد محیط تربیتی فعال آمده است.
- نمونهای از دلالتهای تربیتی آن
- تنوعبخشی به روشهای تربیت و یادگیری از سوی معلمان
- روشهای تفکر برانگیز، اکتشافی و ساخت مفهوم و تعاملی که ذهن متربیان در آن فعال میشود.
- دانشآموزان را تشویق کنیم تا بیشترین تلاش خودشان را انجام دهند: کودکان با یادگیری حس رقابت سالم و گروهی، از همان سالهای نخست زندگی یاد میگیرند که بیشترین تلاش خود را انجام دهند تا گروه آنها به موفقیت دست یابد (کلیه دورههای تحصیلی).
- چرخش تحولآفرین هفت: از روشهای خشک فردی و انعطافناپذیر به روشهای خلاق فعال و گروهی
الگوهای منفعل تدریس سنتی در عرصه تعلیموتربیت نمیتواند زمینه رشد تفکر خلاق و نقاد را در دانشآموزان فراهم کند. نظام آموزشوپرورش باید دانشآموزانی را تربیت کند که توانمند، نقاد، متفکر خلاق و مبتکر باشند. در نظام آموزشی سنتی روشهای تدریس و یادگیری بر اساس گوشدادن و بیان لفظی و حفظ مطالب درسی استوار است و تأکید بر روشهای غیرفعال است. درنتیجه ذوق، خلاقیت و ابتکار دانشآموزان نادیده گرفته میشود و انگیزه و علاقه آنان برای آموختن از بین میرود و درنتیجه افت تحصیلی نمایان میشود. در این نظامهای آموزشی، کمترین میزان تعامل بین دانشآموز و معلم و دانشآموز با دانشآموز روی میدهد. درحالیکه اهمیت تعامل در محیطهای آموزشی بهقدری است که برخی از متخصصان معتقدند در کنار آموزشِ موضوعات درسی، دانشآموزان باید مهارتها و مفاهیم لازم برای غلبه بر عواملی که مانع تعاملات مؤثر بین آنها و دانشآموزان با معلم میشود را به دست آورند.
- نمونهای از دلالتهای تربیتی آن
- استفاده از روشهای یاددهی تعاملی و تیمی
- استفاده از روش یاددهی بارش فکری و حل مسئله
- چرخش تحولآفرین هشت: از رقابتهای فردی و تنشزا به رفاقتهای جمعی و تعالیبخش
رقابت بهطورکلی یک مسابقه یا همآوری بین دو یا چند ارگانیسم، فرد، گروه اقتصادی یا گروههای اجتماعی و…، برای بهدستآوردن قلمرو، جایگاه، منابع، محصول، حیثیت، شهرت، جوایز، جایگاه اجتماعی، رهبری و سود است. رقابت زمانی رخ میدهد که حداقل دو طرف در تلاش برای رسیدن به هدفی باشند که نمیتواند به اشتراک گذاشته شود. جایی که یکی به دست میآورد و دیگری میبازد. رقابت اغلب متضاد همکاری در نظر گرفته میشود، بااینحال در دنیای واقعی مخلوطی از همکاری و رقابت امری به هنجار و قابلقبول است، و مورد تشویق قرار گرفته و جزء جداناشدنی روابط اقتصادی، علمی، فرهنگی، هنری و سیاسی است. رقابت، در حقیقت بخش جداییناپذیر زندگی امروز است که در زمینههای ورزشی، ارتقا شغلی و مسابقات استعدادیابی از حساسیت بیشتری برخوردار است. رقابت دوروی یک سکه است؛ محرکی است برای تلاش بیشتر و انگیزهای برای سبقت گرفتن از دیگران. در رقابت درسی همیشه یک نیروی تقویتکننده و جذاب برای یادگیری وجود دارد؛ اما در کجا رقابت ناپسند است.
زمانی که رقابت ناسالم باشد و به قیمت ازبینرفتن استعداد یکی و زمینخوردن دیگری باشد و فرد احساس کند که تحقیرشده است. امری که در نظام آموزشی و امتحانات ما زیاد اتفاق میافتد. به یاد داشته باشیم که در رقابت سالم همواره اصول انسانی، اخلاقی و قوانین رعایت میشود و معمولاً در رقابت ناسالم روابط به بروز مشکلات تنشها منجر میشود.
- نمونهای از دلالتهای تربیتی آن
- به دانشآموزان کار تیمی را یاد بدهیم: آنها با رقابت سالم و بهصورت گروهی، یاد میگیرند که چگونه کارها را بین خود تقسیم کنند تا بهجای موفقیت فرد، گروه به موفقیت برسد. برای مثال ورزشها و رقابتهای گروهی، باعث شادی آنها میشود و بهعنوان جزئی از کل بودن از ورزش لذت میبرند.
- دانشآموزان را تشویق کنیم تا بیشترین تلاش خودشان را انجام دهند: کودکان با یادگیری حس رقابت سالم و گروهی، از همان سالهای نخست زندگی یاد میگیرند که بیشترین تلاش خود را انجام دهند تا گروه آنها به موفقیت دست یابد.
- چرخش تحولآفرین نُه: از انباشت اطلاعات و حافظه محوری به کسب شایستگیها در تمام ساحتهای تربیت
حفظ کردن و بهخاطر سپردن و یادآوری مجدد آموختهها، یکی از مهارتهای یادگیری است تاحدیکه متخصصان آن را معیاری برای سنجش میزان معلومات و بهره هوشی دانشآموز میدانند؛ بهطوریکه به هر میزان حجم آموختهها یا بهتر بگوییم محفوظات بالاتر و سرعت یادآوری آنها بیشتر باشد، دانشآموز از معلومات بیشتر و بهره هوشی بالاتری برخوردار است؛ اما باید بپذیریم که بسیاری از این معلومات دانشآموزان تنها محفوظات طوطیواری است که پس از مصرف بهسرعت از ذهن گریخته و برای یادآوری مجدد آنها نیاز به مطالعه مجدد آنها است؛ چراکه بیتردید اصول صحیحی برای آموزش آنها و درنتیجه به ذهن سپردن آنها وجود نداشته است.
- نمونهای از دلالتهای تربیتی آن
- ایجاد شرایط مطلوب یادگیری برای درک و فهم عمیق مفاهیم، مهارتها و ارزش های مطرح شده در برنامه های درسی و تربیتی
- توجه به یادگیری معنادار و سطوح مختلف تفکر؛ مانند کاربرد، تجزیهوتحلیل، ترکیب و ساخت ایدههای تازه.
- چرخش تحولآفرین ده: از سازگاری با شرایط محیطی به هویتیابی و مقاومت در برابر شرایط نامساعد و تغییر آنها
با پیشرفت فناوری و تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در دنیا، زندگی و باورهای فرد، امروزه بیش از گذشته در حال تغییر است. این تغییرات گاه مثبت و گاه با چالشهایی همراه است. بروز تغییرات و شرایط محیطی ناخوشایند (اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و سیاسی) در خانواده و یا جامعه میتواند منجر به اختلال در هویت فرد گردد، و مشکلاتی را برای فرد، خانواده و جامعه فراهم کند.
هویتیابی یکی از مهمترین نیازهای بشری محسوب میشود که تحتتأثیر عوامل متعدد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. این هویت که به تغییر ارزشها، باورها و اعتقادات آدمی اشاره میکند؛ معمولاً در دوران نوجوانی به ثبات میرسد.
- نمونهای از دلالتهای تربیتی آن
- طراحی و تدوین برنامههای درسی و تربیتی هویتساز شامل محتواهای تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، ادبی و آداب و مهارتهای زندگی و تلفیق آنها
- ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی از طریق برنامههای درسی و تربیتی
پیوست شماره 6: نمودار گامهای منطق و مسیر طراحی و تدوین الگوی تربیت کوثری
پیوست شماره 7: الگوی هدفگذاری و تعیین شایستگیهای مورد انتظار دوره های تحصیلی
- عرصههای چهارگانه ارتباطی
انسان بهعنوان یکی از مخلوقات خدای متعال، در اصل هستی خود، دارای وجود مستقل نیست، بلکه وجودش – همچون همة مخلوقات – وجودی است مرتبط با مشیت و ارادة الهی، یعنی بدون برخورداری از فیض دائمی خداوند که هستی انسان را تأمین میکند، نمیتواند موجود باشد. به تعبیر استاد مطهری، معلول عین ارتباط به علت است، بنابراین انسان، در هستی خود قائم به رابطه باخدا است. به همین ترتیب در هویتیابی و ویژگیهای اکتسابی هم نوع رابطه او باخدا جهتدهنده و شکلدهنده به جایگاه اوست. از منظر تربیتی اسلام، دستیابی انسان به معرفت خدای متعال و ایمان او به خدا و نیز عمل در راه خدا است که موجب رشد انسان میگردد (ذو علم، 1395).
برایناساس رابطه باخدا (صفات خدا، آیات تکوینی و تشریعی، انبیا و اولیا الهی) محور رابطه با خود (ابعاد روحانی و جسمانی)، رابطه با خلق (خانواده، دوستان، همسایگان، محله، شهر، استان، کشور و جهان) و رابطه با خلقت اعم از طبیعت (زمین، آب، فضا، محیطزیست و …) و ماورای طبیعت (حیات ابدی، جهان آخرت، ملائکه و…) است، علاوه بر اینکه رابطة باخدا خود یکی از رابطههای چهارگانه هم میباشد. فهم عمیق و درک روشن این رابطهها مقدمة لازم برای دستیابی به اهداف درسی و تربیتی در مدارس میباشد.
- عناصر پنج گانه اهداف تربیتی
تعقل:عقل، حجت درونی و یکی از بسترهای جریان حجت بیرونی (وحی) است که بهکارگیری آن موجب شکوفایی حیات طیبه در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی میشود. عقل درنتیجه تفکر صحیح رشد میکند. (نقشه مهندسی فرهنگی کشور، 1393) تعقل به معنای قدرت تجزیهوتحلیل و ربطدادن قضایا و سنجش و ارزیابی یافتهها بر اساس نظام معیار (اسلام) است که از طرق معتبر بهدستآمده است. حکمت بهعنوان علم متقن، محکم و استوار دستاورد قوه تعقل است. حکمت و بصیرت زمانی به وقوع میپیوندد که فرد در فرایند صحیح تفکر با هدایت و رهبری عقل سلیم و نقل صحیح قرار میگیرد. (برنامه درسی ملّی، 1391). از مصادیق تعقل میتوان به تأمل، استدلال، استنباط، تجزیهوتحلیل، توجه، تدبر، نقد، کشف، درک، تخیل، حکمت، خلاقیت، پژوهش و پرسشگری، حل مسئله اشاره نمود.
ایمان: اشاره به باور مبتنی بر معرفت و محبت نسبت به ” خدا، غیب، صفات و عدل الهی، فرشتگان، انبیا b، کتابهای آسمانی، امامان bو معاد ” است که در قلب، زبان و عمل تجلی مییابد (همان منبع). از مصادیق ایمان میتوان به باور، پذیرش، تعبد، ارزش قائلبودن، التزام قلبی اشاره نمود.
علم: معرفت، بصیرت و آگاهی نسبت به حقایق و واقعیات عالم هستی است که از طریق وحی، عقل و تجربه به دست میآید (همان منبع). به عبارتی دیگر کشف جهان بهعنوان فعل خداوند و از مصادیق علم میتوان به کسب معرفت، شناخت، بصیرت، آگاهی، دانش اشاره نمود.
عمل: فعالیتهای فردی و اجتماعی، مادی و معنوی، در عرصههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است که باانگیزه الهی تحقق و با مجاهدت مؤمنانه ارتقا مییابد (همان منبع). درواقع هر تلاش مفیدی که در جهت پیشرفت و رشد، تعالی و تکامل الهی فرد و جامعه صورت میگیرد و از مصادیق عمل میتوان به کار، تلاش، اطاعت، عبادت، مجاهدت، تولید، کارآفرینی، مهارت و … اشاره نمود.
اخلاق: ملکات پسندیدهای که از طریق تزکیه و خودسازی و باانگیزه الهی در رفتار انسان تجلی مییابد و تعالیبخش اندیشه و عمل اسلامی در جامعه دینی است. (نقشه مهندسی فرهنگی کشور،1393). بهعبارتدیگر رفتاری که وجدان همه انسانها بر آن ارزش قائل است و عقل و دین آن را تأیید میکند و از مصادیق آن میتوان به تزکیه، عاطفه، خودسازی، ملکات فاضله نفسانی، تهذیب و رفتار پسندیده اشاره نمود.
- ساحت های شش گانه تربیتی
تربیت اعتقادی، عبادی، اخلاقی: این ساحت ناظر به رشد و تقویت مرتبه قابلقبولی از جنبه دینی و اخلاقی حیات طیبه در وجود متربیان و شامل همه تدابیر و اقداماتی که جهت پرورش ایمان و التزام آگاهانه و اختیاری متربیان، نسبت به مجموعهای از باورها، ارزشها، اعمال و صفات عبادی و تعالی هویت دینی و اخلاقی ایشان صورت میگیرد (مبانی نظری تحول بنیادین آموزشوپرورش ص 299، 1390).
ساحت تربیت اجتماعی و سیاسی: این ساحت ناظر به کسب شایستگیهایی است که متربیان را قادرمی سازد تا شهروندانی فعال و آگاه باشند و در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی مشارکت کنند. (همان ص 302، آذرماه 1390).
ساحت تربیت زیستی و بدنی: این ساحت ناظر به حفظ و ارتقای سلامت و رعایت بهداشت جسمی و روانی متربیان در قبال خود و دیگران، تقویت قوای جسمی و روانی، مبارزه با عوامل ضعف و بیماری، حفاظت از محیطزیست و احترام به طبیعت است. (همان ص303)
ساحت تربیت زیباشناختی و هنری: این ساحت ناظر به رشد قوه خیال و پرورش عواطف، احساسات و ذوق زیباییشناختی متربیان، (توان درک موضوعات و افعال دارای زیبایی مادی یا معنوی، توان خلق آثار هنری و قدردانی از آثار و ارزشهای هنری) است. (همان ص 307)
ساحت تربیت اقتصادی و حرفهای: این ساحت ناظر به یکی از ابعاد مهم زندگی آدمی یعنی بعد اقتصادی و معیشتی انسانهاست . (همان ص 309)
ساحت تربیت علمی و فناوری: این ساحت ناظر به کسب شایستگیهایی (صفات و توانمندیها و مهارتها) است که متربیان را در شناخت و بهرهگیری و توسعه نتایج تجارب متراکم بشری در عرصه علم و فناوری یاری میکند، تا بر اساس آن متربیان قادر شوند، با عنایت به تغییرات و تحولات آینده نسبت به جهان هستی (نگاه آیهای به هستی) و استفاده و تصرف مسئولانه در طبیعت (نگاه ابزاری)، بینشی ارزشمدار کسب کنند. (همان ص311).
پیوست شماره 8: جدول ارتباط بین اولویتها و جهتگیریهای هویت، گرانیگاه و رسالت با اهداف و شایستگیهای دوره اول ابتدایی
پیوست شماره 9: جدول ارتباط بین اولویتها و جهتگیریهای هویت، گرانیگاه و رسالت، با اهداف و شایستگیهای دوره دوم ابتدایی
پیوست شماره 10: جدول ارتباط بین اولویتها و جهتگیریهای هویت، گرانیگاه و رسالت با اهداف و شایستگیهای دوره اول متوسطه
پیوست شماره 11: جدول ارتباط بین اولویتها و جهتگیریهای هویت، گرانیگاه و رسالت با اهداف و شایستگیهای دوره دوم متوسطه نظری
پیوست شماره 12: اهداف دوره های تحصیلی مصوب جلسه 952 شورای عالی آموزش و پرورش سال 1397
پیوست شماره 13 : جدول شروع و خاتمه ساعات آموزشی در تعدادی از مدارس ابتدایی کشورهای جهان
پیوست شماره 14: جدول زمانبندی سال تحصیلی مدارس متوسطه در تعدادی از کشورهای جهان
ادامه ملاحظات:
- در کشور کانادا مدارس سه ترمه (ترم پاییز، ترم زمستان و ترم تابستان) بهصورت دورههای موضوعمحور (Course Base) برگزار میشود. که ترم پاییز و زمستان هر یک شامل 5 دوره آموزشی و ترم تابستان دارای یک دوره اختیاری میباشد.
- در کشور مالزی از ساعت 1 تا 1:40 بعدازظهر زنگ برای خواب دانشآموزان در نظر گرفته شده است. مدارس تماموقت در زمان نماز مغرب و صبح برنامههای آموزشی برای دانشآموزان در نظر میگیرند.
- *در کشور سنگاپور؛ سال تحصیلی به دو ترم تقسیم میشود. اولی از اواسط دیماه (ابتدای ژانویه) شروع میشود و در خردادماه (ماه مه) به پایان میرسد و ترم دوم در تیرماه (جولای) آغاز میشود و در آذرماه (نوامبر) به پایان میرسد.
- در کشور کره جنوبی؛ ساعت نظافت صبحگاهی قبل از زمان رسمی مدرسه نیز وجود دارد.
- در کشور ژاپن؛ بیشتر دانشآموزان در انجمنها و باشگاهها (کلوپها) بعد از مدرسه نیز شرکت میکنند، و بسیاری نیز برای مطالعه بیشتر، عصرها به جوکو (مدرسه کرام) (مدارس خصوصی تقویتی) میروند.
- در کشورهای پهناوری چون استرالیا و ایالات متحده آمریکا و حتی آلمان در برنامهریزی آموزشی انعطاف بالایی (در زمان شروع و پایان سال تحصیلی، شروع و پایان روزانه مدرسه و رشتههای تحصیلی) در نظر گرفته شده است. دلیل این انعطاف تفاوتهای جغرافیایی و فرهنگی مناطق مختلف کشورها میباشد.
پیوست شماره 15: آثار و فواید تیمی شدن (بهجای فردی بودن) فرایند تربیت و یاددهی
1. تقسیم و کمکردن حجم کار و ایجاد تنوع در فعالیتها و زمان اجرای تربیت و یادگیری و جلوگیری از خستگی هریک از اعضای تیم و افزایش نشاط در فرایند یاددهی و تربیت
2. امکان برنامهریزی جامعتر، منسجمتر و سالیانه آموزش متون درسی و واحدهای تربیت و یادگیری جدید در محیطها و فضاهای متنوع تربیت و یادگیری (کلاس، کلاس آزاد، بازی و فعالیت و فعالیت و بازی)
3. ایجاد شرایط بهتر تبادل تجربه، ایده و دانش تربیت و یادگیری بین اعضای تیم معلم – مربی، کیفیتبخشی و غنیسازی برنامهها و رفع نقایص احتمالی آن
4. شناسایی بهتر تفاوتهای فردی (تواناییها، علایق، نیازها، مسائل، ویژگیها) متربیان و داشتن فرصت و امکان پرداختن به آنها و گفتگو و مشاوره فردی
5. ایجاد امکان کار و ارتباط بهتر و مؤثرتر با گروههای کوچک دانشآموزان در محیطها و فضاهای متنوع تربیت و یادگیری
6 . آسانتر شدن مدیریت، برنامهریزی، هدایت، نظارت و مراقب در اجرای برنامههای درسی و تربیتی و آموزشی؛ جامع، کیفی، مؤثرتر به علت همکاری تیم معلم – مربی
7. افزایش فرصت مشارکتجویی در شوراها و استفاده از ظرفیت خانوادهها و نهادهای علمی و فرهنگی در تنوعبخشی و غنیسازی فعالیتها و فرصتهای تربیتی، یادگیری و آموزشی برای متربیان
8 .افزایش فرصت یادگیری مداوم و توسعه شایستگیهای عمومی، حرفهای و تخصصی تیم معلم – مربی و کاربست آن در پیشرفت شرایط تربیت و یادگیری دانشآموزان
- فراهمشدن فرصت و امکان بهتر ارزشیابی جامع و یافتن خطاها و خلأهای فرایند تربیت و یادگیری و رشد همهجانبه متربیان بهمنظور اصلاح و بهبود آن
پیوست شماره 16: آثار و فواید بکارگیری راهبر تربیتی و آموزشی کلاس در فرایند تربیت و یاددهی
- امکان برنامهریزی جامع تر، منسجم تر و سالیانه آموزش متون درسی و واحدهای تربیت و یادگیری جدید در محیطها و فضاهای متنوع تربیت و یادگیری (کلاس، کلاس آزاد، مهارت و کار، کار و تولید و رسانه و فضای مجازی).
- ایجاد شرایط بهتر تبادل تجربه، ایده و دانش تربیت و یادگیری بین راهبر تربیتی و آموزشی و مربیان تربیتی، دبیران، مربیان مهارت و کار و یا کار و تولید و مشاوران تخصصی، کیفیتبخشی، غنیسازی و افزایش نشاط برنامهها و رفع نقایص احتمالی آن.
- شناسایی بهتر تفاوتهای فردی (تواناییها، علایق، نیازها، مسائل، ویژگیها) متربیان و داشتن فرصت و امکان پرداختن به آنها و گفتگو و مشاوره فردی .
- ایجاد امکان تعامل و ارتباط بهتر و مؤثرتر با متربیان بصورت فردی و گروهی در محیطها و فضاهای متنوع تربیت و یادگیری.
- آسان تر شدن مدیریت، برنامهریزی، هدایت، نظارت و مراقبت در اجرای برنامههای درسی و تربیتی و آموزشی جامع، کیفی، مؤثر تر به علت استقرار تمام وقت راهبر تربیتی و آموزشی.
- افزایش فرصت مشارکتجویی در شوراها و استفاده از ظرفیت خانوادهها و نهادهای علمی و فرهنگی در تنوع بخشی و غنیسازی فعالیتها و فرصتهای تربیتی، یادگیری و آموزشی برای متربیان.
- افزایش فرصت یادگیری مداوم و توسعه شایستگیهای عمومی، حرفهای و تخصصی راهبر تربیتی و آموزشی و کاربست آن در پیشرفت شرایط تربیت و یادگیری دانشآموزان.
فراهم شدن فرصت و امکان بهتر ارزشیابی جامع و یافتن خطاها و خلأهای فرایند تربیت و یادگیری و رشد همهجانبه متربیان بهمنظور اصلاح و بهبود آن.